سخته واست باور کنی که نمیتونم با تو باشم
میدونی که نمیتونم تا جون دارم با تو باشم
کلافه ام از دست تو نمیدونی چی میکشم
بسه دیگه سر کاریم
بهتره که تنها باشم
فقط دلت با من که نیست
تا حالا بازیچت بودم
حیف روزهایی که من پا به پا دنبالت بودم
بسه دیگه خامت شدم واسه رفیقی مثل تو
میدونی که میخواستمت ولی نخواستی من رو تو
دیوونه چشات بودم عاشق اون نگات بودم
ولی فریب بود اون نگات کاشکی زود میفهمیدم
دوزدکی عاشقم بودی دورغکی با من بودی
نمیخورم فریبت رو
برو برو برو برو
روی هر سینه سری تکیه کنه وقت وداع
سر من وقت وداع تکیه به دیوار میکنه
رویه هر لبی لبی باشه موقع عنچه شدن
لب من خوشی رو باز از رو خودش پاک میکنه